برایان ناصری که در کریسمس اصلی در اصطبل همسایه عیسی مسیح به دنیا آمد، زندگی خود را با اشتباه گرفتن یک مسیحا می گذراند.

مارکوس لوترل و تیمش در اواخر ژوئن 2005 مأموریتی را برای دستگیری یا کشتن رهبر بدنام طالبان احمدشاه آغاز کردند. مارکوس و تیمش در یکی از شجاعانه‌ترین تلاش‌های جنگ مدرن برای جان خود بجنگند.

کریس تیلور، یک سرباز تازه کار در ویتنام، خود را در نبرد اراده بین دو گروهبان، یکی خوب و دیگری شر، گرفتار می یابد.

وقتی الیزابت بنت با روحیه با آقای دارسی مجرد، ثروتمند و مغرور ملاقات می کند، جرقه ها به پرواز در می آیند.

زمان جنگ در سال 1917 در آلمان است.پل باومر (فلیکس کامر) در مورد سن خود دروغ میگوید تا بتواند در کنار دوستانش که جوانان مملو از حس میهن پرستانه هستند نام نویسی کند. اما واقعیت جنگ این شورو نشاط را از بین میبرد و حال آنها باید بخاطر آموزش و تجهیزات کم با مرگ دسته و پنجه نرم کنند...

در مکزیکو سیتی، یک مامور سابق سیا از کسانی که مرتکب عمل غیرقابل توصیفی علیه خانواده‌ای شدند که او برای محافظت از او استخدام شده بودند، انتقام می‌گیرد.

تیمی از وکلا ، برای محاکمه سران دیکتاتور نظامی آرژانتین دهه 1980 با زمان و عجایب مبارزه می کنند...

تراویس هندرسون، یک رانشگر بی هدف که چهار سال ناپدید شده است، از صحرا سرگردان است و باید دوباره با جامعه، خود، زندگی و خانواده اش ارتباط برقرار کند.

در سال ۲۰۲۰ در انگلستان یک رهبر فاشیست به نام آدام ساتلر بر مردم حکومت می کند که معتقد است مردم به آزادی احتیاج ندارند و تنها کافیست در آرامش باشند. در همین زمان فرد مرموزی با اسم مستعار وی (V) تصمیم می گیرد با این نظام استبدادی مقابله کند...

داستان فیلم در دهه ۵۰ میلادی اتفاق می افتد و داستان پلیس به نام «تام برجس» را روایت می کند که درحالی که با یک متصدی موزه به نام «پاتریک هزلوود» در رابطه است با یک معلم به نام «ماریون تیلور» ازدواج می کند. رازی که آن ها پنهان نگه داشته اند احتمال دارد زندگی همه را خراب کند...